کفشهای تماشاگر، آکسفوردهای دو رنگ که معمولاً توسط حامیان بریتانیایی رویدادهای ورزشی میپوشیدند، در پایان جنگ جهانی اول در میان چاههایی که در انگلستان انجام میشد محبوبیت زیادی به دست آورد.
اما در آمریکا، تماشاگران به جای آن بخشی از ضد فرهنگ شدند.
در دهه 40، تماشاگران اغلب کت و شلوارهای Zoot را همراهی می کردند، لباس های فوق العاده ای که مردان آفریقایی-آمریکایی و اسپانیایی تبار در سرپیچی از وضعیت فعلی مد استفاده می کردند.
یکی از مبتکرترین طراحان کفش نایک قرن بیستم، سالواتوره فراگامو، در دهه 1930 به شهرت رسید.
فراگامو علاوه بر آزمایش با مواد غیرمعمول از جمله کانگورو، تمساح و پوست ماهی، از الهامات تاریخی برای کفش های خود استفاده کرد. صندلهای چوب پنبهای او – که اغلب تقلید و بازسازی میشوند – یکی از مهمترین طرحهای کفش قرن بیستم محسوب میشوند.
در همین حال، در نروژ، طراح به نام Nils Gregoriusson Tveranger به دنبال ایجاد کفشی بود که واقعا راحت و شیک باشد.
نوآوری تک جنسیتی او، یک کفش لیز به نام موکاسین Aurland از مقرنسهای بومی و کفشهایی که مورد علاقه ماهیگیران نروژی است، الهام گرفته شده است.
کفش ها هم در اروپا و هم در آمریکا از پا در آمدند.
چندی بعد، خانواده اسپولدینگ مستقر در نیوهمپشایر کفش مشابهی به نام “لفر” را روانه بازار کردند که در نهایت به اصطلاح عمومی برای این سبک لغزنده تبدیل شد.
در سال 1934، G. H. Bass اولین بازی Weejuns خود را به نمایش گذاشت (بازی در مورد کلمه “Norwegian” به عنوان اشاره ای به سرزمین مادری طراح اصلی).
Weejuns یک نوار چرم متمایز در سرتاسر زین داشت که دارای طراحی برش بود.
بچههایی که این کفشها را میپوشیدند، شروع به گذاشتن سکه یا سکه در شکاف کردند و کفشها به عنوان – درست حدس زدید – “Penny Loafers” معروف شدند.
کفش قایق (یا عرشه) توسط قایقران آمریکایی پل اسپری در سال 1935 اختراع شد.
اسپری پس از تماشای اینکه چگونه سگش میتوانست روی یخ ثبات خود را حفظ کند، الهام گرفت که شیارهایی را در کف کفشهایش برش دهد و یک برند به وجود آمد